مهمونی
سلام دختر گلم
پریشب همراه تو رفته بودیم خونه ی عمو علی و خاله فریده. دانیال کوچولو همش صدات میکرد ناییک. مدام برات انواع
اسباب بازیهاشو می اورد و میگفت ناییک بگیر. راستی عمو علی هم برات یه لباس قشنگ خریده بود. دستش درد
نکنه. شام کنتاکی و پیتزا خوردیم . فرداش رفلاکس تو بدتر شده بود . فکر کنم تقصیر من بود. منو ببخش مامانی. عزیز دلم میبوسمت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی